مامانم بابامو صدا زد که دره شیشه سس رو باز کنه
پدرم بعد از کلی کلنجار نتونست
منم خیلی راحت درش رو باز کردم و گفتم :اینم کاری داشت؟؟
پدرم لبخندی زد و گفت:
یادته وقتی بچه بودی من در شیشه رو شل میکردم تا بازش کنی و غرورت نشکنه؟
بدجوری بغض گلمو گرفت..
14 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/08/01 - 01:04
همین جا بود که حسین غرورتو شکوند![{-18-} {-18-}](https://nemidoonam.com/i/icons/s29.gif)
1392/08/1 - 01:25